سخنان جبران خليل جبران-سری سوم
سخنان جبران خليل جبران
كاملترين پاداش براي انسان، بخششي است كه بتواند اميال هستي اش را تغيير دهد و خواستهاي دو لب خشكيده از عطش او را دگرگون سازد و تمام زندگي اش را به چشمه هاي هميشه جوشان و ابدي تبديل كند.
((جبران خليل جبران))
==============
چه ناچيز است زندگي كسي كه با دستهايش چهره خود را از جهان جدا ساخته و چيزي نمي بيند جز خطوط باريك انگشتانش را.
((جبران خليل جبران))
================
دوستي همواره يك مسئوليت شيرين است، نه يك فرصت.
((جبران خليل جبران))
=================
شما دل به يار خود بسپاريد، اما نه براي نگهداري آن؛ زيرا تنها گرمي زندگي است كه مي تواند دلها را حفظ كند.
((جبران خليل جبران))
================
چه بسيارند گلهايي كه از زمان زاده شدن، بويي برنياورده اند! و چه بسيارند ابرهاي ستروني كه در آسمان گرد هم آمده، اما هيچ دُري نمي افشانند.
((جبران خليل جبران))
=================
كنار يكديگر بايستيد، اما نه چندان نزديك؛ چنان كه ستون هاي معبد از هم جدا مي ايستند و درختان سرو و بلوط در سايه يكديگر نمي بالند.
((جبران خليل جبران))
==================
بخشش زودگذر توانگران بر تهيدستان تلخ است و همدردي نيرومندان با ناتوانان، بي ارزش؛ چرا كه يادآور برتري آنان است.
((جبران خليل جبران))
=================
بسياري از دين ها به شيشه پنجره مي مانند؛ راستي را از پس آنها مي بينيم، اما ما را از راستي جدا مي كنند.
((جبران خليل جبران))
=================
زندگي روزانه شما پرستشگاه شما و دين شماست. آنگاه كه به درون آن پاي مي نهيد، همه هستي خويش را همراه داشته باشيد.
((جبران خليل جبران))
==================
مردم هرگز نمي دانند پيشوا جز سرشت بزرگ آنها كه به سوي آسمان سير مي كند، شكاري ندارد.
((جبران خليل جبران))
===================
هيچ كس نمي تواند چيزي را به شما بياموزد، جز آنچه كه در افق ديد و خرد شما وجود داشته و شما از آن بيخبر بوده ايد.
((جبران خليل جبران))
====================
زماني مردم را درست مي ببيني كه در بلنديهاي سر به آسمان كشيده حضور داشته باشي و نيز در منزلگاههاي دور.
((جبران خليل جبران))
====================
شايد بتوانيد دست و پاي مرا به غل و زنجير بكشيد و يا مرا به زنداني تاريك بيافكنيد، اما افكار مرا كه آزاد است نمي توانيد به اسارت در آوريد.
((جبران خليل جبران))
=====================
عشق زماني كه شما را مي پرورد، شاخ و برگ فاسد شده را هرس مي كند.
((جبران خليل جبران))
====================
طبيعت با آغوشي باز و دستاني گرم از ما استقبال كرده و مي خواهد كه از زيبايي اش لذت ببريم. چرا انسان بايد آنچه را كه در طبيعت ساخته شده است، از بين ببرد؟
((جبران خليل جبران))
====================
به فرزند عشق خود توانيد داد، اما انديشه تان را هرگز، كه وي را افكاري ديگر به سر است؛ تفكراتي از آن خويشتن.
((جبران خليل جبران))
====================
رابطه قلبي دو دوست نياز به بيان الفاظ و عبارات ندارد.
((جبران خليل جبران))
=====================
با سالخوردگان و افراد با تجربه مشورت كنيد كه چشمهايشان، چهره سالها را ديده و گوشهايشان، نواي زندگي را شنيده است.
((جبران خليل جبران))
=====================
رنجديده! اگر بكوشي تا چيزي از مال خود را به مردم ببخشي، بي ترديد رستگار هستي.
((جبران خليل جبران))
=====================
تاسف، ابر سياهي است كه آسمان ذهن آدمي را تيره مي سازد، در حالي كه تاثير جرايم را از بين نمي برد.
((جبران خليل جبران))
=====================
هنگامي كه در سكوت شب گوش فرا دهي، خواهي شنيد كه كوهها و درياها و جنگلها با خود كم بيني و هراس ويژه اي نيايش مي كنند.
((جبران خليل جبران))
======================
چشمه ساري كه خود را در اعماق درون شما پنهان ساخته است، روزي قد خواهد كشيد و فوران خواهد كرد و با ترنم و نغمه، راه دريا را در پيش خواهد گرفت.
((جبران خليل جبران))
=======================
حاشا كه آواز آزادي از پس ميله و زنجير به گوش تواند رسيد و از گلوگاه مرغان اسير.
((جبران خليل جبران))
=======================
پند آموز است ماجراي مردي كه زمين را مي كاويد تا ريشه هاي بي ثمر را از دل آن بيرون كشد، اما ناگاه گنجي بزرگ يافت؟!
((جبران خليل جبران))
========================
انسان خردمند با مشعـل دانش و حكمت، پيش رفته و راه بشريت را روشن مي سازد.
((جبران خليل جبران))
=======================
چه زيباست هنگامي كه در اوج نشاط و بي نيازي هستي، دست به دعا برداري.
((جبران خليل جبران))
=================
به روياها ايمان بياوريد كه دروازه هاي ابديت اند.
((جبران خليل جبران))
===================
هر ضعيف و ناچيزي كه در ميان شما عذاب ديده و نابود گشته است، نيرومندترين و ايستاده ترين چيزي است كه در هستي شماست.
((جبران خليل جبران))
===================
آموختن تنها سرمايه اي است كه ستمكاران نمي توانند به تاراج ببرند.
((جبران خليل جبران))
===================
حيات درختان در بخشش ميوه است. آنها مي بخشند تا زنده بمانند، زيرا اگر باري ندهند، خود را به تباهي و نابودي كشانده اند.
((جبران خليل جبران))
====================
اگر بكوشي و در پي نصيبي حتي براي خود باشي، بدان كه صالحي.
((جبران خليل جبران))
===================
دوست بداريد، اما عشق را به زنجير بدل نكنيد.
((جبران خليل جبران))
===================
وقتي از دارايي خود چيزي مي بخشي چندان بخشش نكرده اي، بخشش حقيقي آن است كه وجود خود را به ديگري بخشي.
((جبران خليل جبران))
=====================
گمان نبريد كه زمان عشق در دست شماست، بلكه اين عشق است كه هر زمان شما را شايسته بداند، هدايت مي كند.
((جبران خليل جبران))
======================
بهترين مردم كساني هستند كه اگر از آنها تعريف كنيد، خجل شوند و چون بد گفتيد، سكوت كنند.
((جبران خليل جبران))
=======================
شيميداني كه از قلب خود، عناصر شفقت، احترام، آرزو، توجه، تأسف، شگفتي و بخشايش را گرفته و آنها را با هم تركيب مي كند، اتمي را مي سازد كه عشق نام دارد.
((جبران خليل جبران))
======================
شاهين، لانهي خود را با خود نميبرد، بلكه تنها پرواز ميكند و در آسمان، اوج ميگيرد.
((جبران خليل جبران))
=======================
هرگاه عشق به سوي شما اشاره كند، از او پيروي كنيد، هر چند كه راههايش دشوار و پرنشيب باشد.
((جبران خليل جبران))
======================
اگر عشق با شما سخن گويد، او را باور كنيد، هر چند پژواكاش، روياهايتان را آشفته سازد.
((جبران خليل جبران))
====================
عشق، چيزي جز خودش را نميدهد و چيزي جز از خود نميستاند.
((جبران خليل جبران))
=====================
به يكديگر عشق بورزيد، ولي عشق را به بند نكشيد.
((جبران خليل جبران))
====================
هر يك از شما دل خود را به همسرش دهد، ولي مبادا چنين بخششي براي در بند كردن باشد.
((جبران خليل جبران))
====================
فرزندانتان، فرزندان شما نيستند. آنها فرزندان زندگياند كه آرزومند خويشتن خويشاند.
((جبران خليل جبران))
=====================
ميتوانيد بكوشيد تا مانند آنها [ (فرزندانتان) ] شويد، ولي بيهوده است كه بكوشيد آنها را مانند خود كنيد. زيرا زندگي به گذشته باز نميگردد و در خانهي ديروز به سر نميبرد.
((جبران خليل جبران))
====================
تا هنگامي كه پارهاي از وجود خويش را نبخشيد، بخششتان بيارزش و بيمقدار خواهد بود.
((جبران خليل جبران))
=====================
برخي از مردم بسيار دارند، ولي اندك ميبخشند و ميبخشند براي آنكه نام آور شوند.
((جبران خليل جبران))
=====================
برخي اندك دارند، ولي همه را ميبخشند، آنها به زندگي و به گشادهدستي زندگاني باور دارند. گنجينههايشان هرگز تهي نميشود و تا ابد لبريز است.
((جبران خليل جبران))
=====================
برخي از مردم با شادي ميبخشند و شادي براي آنها پاداش همان بخشش است.
((جبران خليل جبران))
======================
به نيازمندان بخشيدن چه زيبا است؛ و زيباتر از آن، به كسي بخشيدن است كه از ما نميخواهد، ولي نياز او را ميدانيم.
((جبران خليل جبران))
=======================
آن كس كه دست و دل خود را براي بخشش بگشايد و در پي نيازمندان باشد، شاديِ بالاتر و لذتآورتر از بخشش به دست ميآورد.
((جبران خليل جبران))




